5 نمونه رأی درباره واخواهی حقوقی

نمونه رأی شماره 1 درباره تغییر خواسته در مرحله واخواهی
جزئیات رأی
شماره دادنامه قطعی: 9509970222500363
تاریخ صدور دادنامه: 1395/03/23
مرجع صادرکننده رأی: شعبه 25 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
رأی دادگاه بدوی
درخصوص دعوی خواهان ها ز. – پ. – ن.الف. – ص. و. ق. با وکالت اولیه آقای م. ش. و در ادامه با وکالت آقایان م. ح. و دکتر حمید ششگل به طرفیت الف. ق. با وکالت آقایان م. و ر.الف. الف. به خواسته واخواهی از دادنامه شماره 91301698 – 1391/11/25 صادره از این دادگاه در پرونده کلاسه 91/3/911289 نظر به اینکه حکم واخواسته متضمن محکومیت واخواهان ها به تنظیم سند رسمی یک هکتار زمین از پلاک ثبتی 146 فرعی از 46 اصلی مفروزی شماره 3719 قطعه 81 تفکیکی به استناد هبه نامه عادی است و هبه نامه مستند دعوی واخوانده مورد ادعای جعل خوانده شده که پس از ارجاع امر به کارشناس جهت احراز صحت و اصالت هبه نامه مذکور کارشناس منتخب دادگاه طی نظریه شماره 920302600 مورخ 1392/9/30 با فاقد اصالت اعلام نمودن هبه نامه مذکور امضاء ذیل هبه نامه را منتسب به مورث واخواهان ها ندانسته است پس از ابلاغ نظریه مذکور وکیل واخوانده طی لایحه شماره 920302343 مورخ 1392/11/1 با استناد به گواهی شهود با تغییر عنوان هبه نامه به سند عادی بیع مورد ادعای جعلی تقاضای استماع گواهی گواهان را نموده است و به نظریه کارشناس نیز اعتراض و درخواست ارجاع امر به هیات کارشناسی را نموده نظر به اینکه مستند دادنامه واخواسته هبه نامه بوده که جعلیت آن اثبات شده و وقوع عقد بیع مستلزم رسیدگی در دعوای دیگری خواهد بود و از طرف دیگر ادعای هبه و بیع با توجه به ارکان و شرایط تشکیل دهنده آنها تعارض داشته و قابل جمع نمی باشند زیرا مستند دعوی واخوانده هبه نامه تلقی و بر اساس آن رای صادر شده و وکیل وی طی لایحه تقدیمی آن را بیعنامه تلقی نموده است و به نظر دادگاه وکیل واخوانده در لایحه تقدیمی دلیلی که نظریه کارشناس را بی اعتبار کند ارائه نداشته و به نظر دادگاه نیز نظریه کارشناس با اوضاع و احوال محقق ومعلوم کارشناس انطباق دارد لذا با رد اعتراض وکیل واخوانده به استناد ماده 305 قانون آئین دادرسی مدنی ضمن فسخ دادنامه واخواسته حکم به بی حقی واخوانده در دعوی مطروحه صادر و اعلام می دارد حکم صادره ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
تجدید نظر خواهی مطروحه از ناحیه آقای ر.الف. الف. به وکالت از الف. ق. به طرفیت تجدید نظر خواندگان خانم ها و آقایان 1- ص. 2- ز. 3- و. 4- ن.الف. 5- پ. 6- ن. شهرت ق. و نسبت به دادنامه تجدید نظر خواسته به شماره 1607 مورخ 1392/11/28 شعبه سوم محترم دادگاه عمومی حقوقی شهریار که به موجب آن واخواهی تجدید نظر خواندگان ردیف های 1 تا 5 نسبت به دادنامه غیابی 9101698 همان شعبه پذیرفته شده و ضمن فسخ دادنامه واخواسته حکم به بی حقی واخوانده صادر و اشعار داشته ، مالا وارد و موجه بوده و دادنامه در وضعیت اصداری قابلیت و استعداد تایید و استواری را نداشته و به علت مباینت با موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده ، مستلزم نقض می باشد زیرا:خواهان در دادخواست بدوی خواسته را تایید هبه نامه و تنظیم سند مطرح نموده که منجر به دادنامه واخواسته شده و در مرحله واخواهی در اولین جلسه وکیل واخوانده بدون مجوز قانونی در تغییر خواسته موضوع خواسته موکلش را تایید بیعنامه مطرح می نماید که این موضوع حکایت از جزمی نبودن دعوای خواهان بدوی می باشد بناء علیهذا و با عنایت به مراتب معنونه مارالذکر ، دادگاه با قبول و پذیرش تجدید نظر خواهی مطروحه مستندا ً به ماده 358 قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و رعایت ماده356 ناظر به ماده 2 و بند 9 ذیل ماده 84 و ماده 89 قانون پیش گفته ، ضمن نقض دادنامه تجدید نظر خواسته، در نتیجه قرار عدم استماع دعوی خواهان بدوی را صادر و اعلام می دارد. رای دادگاه قطعی است.
منبع: سامانه ملی آرای قضایی
نمونه رأی شماره 2 درباره تجدیدنظرخواهی در مهلت واخواهی
جزئیات رأی
شماره دادنامه قطعی: 9409980204200782
تاریخ صدور دادنامه: 1395/08/29
مرجع صادرکننده رأی: شعبه 42 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
رأی دادگاه بدوی
در خصوص اتهام ع. م. دائر بر تهدید علیه بهداشت عمومی از طریق عرضه شیرینی جات غیر قابل مصرف حاوی رنگ غیر مجاز موضوع گزارش شبکه بهداشت ورامین به عنایت به محتوای اوراق پرونده از جمله شکایت شبکه بهداشت ورامین و محتوای گزارش و نیجه آزمایشات انجام شده و اظهارت و اقاریر متهم در دادسرا وقوع بزه انتسابی محرز و مسلم است مستنداٌ به ماده 1و2 قانون مواد خوردنی و آشامیدنی حکم بر محکومیت وی به تحمل شش ماه حبس تعزیری صادر و اعلام می نماید. رای دادگاه غیابی و ظرف 20 روز قابل واخواهی در این شعبه و پس از آن ظرف بیست روز قابل تجدید نظر در دادگاه های محترم تجدید نظر استان تهران است.
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
دادنامه مورد اعتراض به شماره 300029 مورخ 95/1/31 صادره از شعبه 103 دادگاه کیفری دو ورامین با توجه به محتویات پرونده خصوصا برگ شماره 20 آن غیابی بوده پرونده قبل از رسیدگی واخواهی به مرجع تجدیدنظر ارسال شده است این در حالی است که محکوم علیه حق واخواهی را اسقاط ننموده است و مهلت واخواهی نیز منقضی نشده بوده است لذا دادگاه اعتراض نامبرده آقای ع. م. را واخواهی تلقی، پرونده دراجرای ماده 406 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 92 به دادگاه محترم نخستین عودت می نماید.
منبع: سامانه ملی آرای قضایی
نمونه رأی شماره 3 درباره بار اثبات دعوا در واخواهی خارج از مهلت
جزئیات رأی
شماره دادنامه قطعی: 9409970223501202
تاریخ صدور دادنامه: 1394/11/10
مرجع صادرکننده رأی: شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
رأی دادگاه بدوی
در خصوص واخواهی آقای ف. ط. به طرفیت آقای ص. کرمی نسبت به دادنامه شماره 9309972210200777-93/11/11 دادگاه با التفات به مداقه در پرونده استنادی و اینکه اخطاریه به خادم واخواه ابلاغ و بلافاصله پس از ابلاغ دادنامه در همان آدرس واخواه نسبت به پیگیری اقدام نموده اند دلالت بر عدم و اطلاع ایشان از مراحل دادرسی و عدم دفاعیات ایشان بوده است و با توجه به ماده 83 قانون آیین دادرسی مدنی و احراز علم و اطلاع واخواه از مراحل دادرسی نخستین مستنداً به تبصره 2 ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی قرار ردّ دادخواست واخواهی واخواه صادر و اعلام می نماید. رأی صادره ظرف بیست روز قابل تجدید نظرخواهی در دادگاه محترم تجدید نظراستان تهران می باشد.
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدید نظر خواهی آقای ف. ط. بطرفیت آقای ص. ک. نسبت به دادنامه شماره 85 مورخ 94/2/14 صادره از شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی دماوندمی باشد . به موجب دادنامه موصوف واخواهی تجدیدنظر خواه به استناد ماده 83 قانون آئین دادرسی مدنی غیر موجه تشخیص وقرار رد دادخواست واخواهی صادر شده است این محکمه محتویات پرونده را مورد مطالعه قرار داد لیکن دادنامه اصداری را شایسته تایید نمی داند زیرا درصورتی که ابلاغ واقعی نشده باشد و محکوم علیه مدعی عدم اطلاع از مفاد رای باشد جهت پذیرش دادخواست با توجه به عدم اثبات اطلاع وی کافی است لذا به استناد ماده 353 قانون آئین دادرسی مدنی ضمن پذیرش اعتراض ونقض دادنامه بدوی پرونده جهت رسیدگی درماهیت به محکمه نخستین ارسال می گردد.
منبع: سامانه ملی آرای قضایی
نمونه رأی شماره 4 درباره تکلیف دادگاه پس از قبول واخواهی
جزئیات رأی
شماره دادنامه قطعی: 9309970222500262
تاریخ صدور دادنامه: 1393/02/31
مرجع صادرکننده رأی: شعبه 25 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
رأی دادگاه بدوی
در خصوص دعوی آقای ک. و ک.ی. به طرفیت ج.م. به خواسته واخواهی از دادنامه شماره 31 نظر به اینکه واخواه در این مرحله دلیل و مدرکی جدیدی که موجب نقض و بی اعتباری دادنامه باشد ارائه ننموده اند و با توجه به اینکه دادنامه مورد اعتراض بر اساس اصول و مبانی حقوقی صادر گردیده است لذا دادگاه دعوای واخواهی را موافق حق ندانسته و مستنداً به ماده 305 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بطلان دعوای واخواهی صادر و اعلام می نماید. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی مطروحه از ناحیه تجدیدنظر خواهان ها 1- آقای ک.ی. و 2- خانم ک.ی. به طرفیت تجدیدنظر خوانده آقای ج.م. و نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره 001163 مورخ 92/9/26 شعبه 30 محترم دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر صدور حکم به بطلان دعوی اعتراض واخواهی واخواهان ها (تجدیدنظر خواهان های مرقوم) و نسبت به بخشی از دادنامه غیابی واخواسته به شماره 00031 مورخ 92/1/24 که در بخش معترض عنه یادشده بر صدور حکم به محکومیت غیابی مشارٌالیهما و بالمناصفه به پرداخت 173/680/000 ریال بابت خسارات ناشی از عدم انجام تعهد انتقال رسمی آپارتمان موضوع قرارداد عادی بیع 81/12/8 (موضوع بند 7) و از تاریخ 83/2/30 الی 89/2/11 به میزان روزانه چهارصد هزار ریال (چهل هزار تومان) و با احتساب 1/100/985 ریال بابت مالیات و عوارض انتقال رسمی، 85/917 ریال بابت ثبت رسمی انتقال و 500/000 ریال بابت کارشناسی اجرای احکام و با احتساب خسارات دادرسی وکلای له و در حق تجدیدنظر خوانده اصدار یافته اشعار داشته، مآلاً وارد و موجه بوده و دادنامه در وضعیت اصداری قابلیت و استعداد تأیید و استواری را نداشته و به علت مباینت با موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده، مستلزم نقض می باشد زیرا: اولاً مطابق مقررات قانونی موضوع مواد 305 و صدر 308 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، پس از تقدیم دادخواست حاوی دعوی اعتراض واخواهی و در صورت قبول آن و صدور قرار قبولی دادخواست مرقوم، سپس علی القاعده و اصولاً، مرجع رسیدگی به دعوی حقوقی، موظف و مکلف به تعیین وقت رسیدگی و جری تشریفات قانونی موضوع مواد 64 و 67 قانون پیش گفته (تعیین وقت رسیدگی و ابلاغ به طرفین صحابه دعوی و ارسال نسخه ای از دادخواست و ضمایم واصله جهت واخوانده و غیره) بوده که رویه قاطع و بلامنازع قضایی و نیز دکترین مؤثر حقوقی، مؤید مراتب بوده لیکن در مانحن فیه مرجع محترم رسیدگی بدوی و پس از نقض قرار ردّ دفتری مربوطه طی تصمیم 92/9/9 (برگ 76 پرونده) و بدون آنکه تشریفات آمره شکلیه و قانونیه را مورد رعایت قرار داده باشد به یک باره و علی الراس در تاریخ 92/9/26 مبادرت به تشکیل جلسه فوق العاده نموده و بدون هرگونه سبقه رسیدگی نسبت به دعوای اعتراض واخواهی مطروحه و در قالب رأی ماهوی سلبی، مبادرت به صدور حکم بر بطلان دعوی اعتراض واخواهی مطروحه نموده که به هیچ وجه مطابق موازین و مقررات آمره و لازم الاتباع قانونی نمی باشد ثانیاً با توجه به تعجیل بلادلیل در صدور رأی معترض عنه که بدون هرگونه رسیدگی ماهیتی و در ماهیت دعوی مرقوم اصدار یافته، نسبت به دادنامه واخواسته هیچ گونه تصمیمی اتخاذ نداشته و نفیاً یا اثباتاً تصمیمی در مورد تأیید و استواری آن اتخاذ ننموده که از دیگر منقصت های اساسی دادنامه معترض عنه بوده، لذا به انگیزه آنکه رأی مرقوم در غیر موضع قانونی و بدون هرگونه رسیدگی ماهیتی نسبت به دعوی مطروحه اصدار یافته و قابلیت شناسایی به عنوان رأی ماهیتی و قاطع دعوی (حکم) و منطبق با مقررات قانونی موضوع صدر ماده 299 قانون صدرالاشعار را دارا نبوده، لذا دادگاه بدواً با استناد به بخش اخیر ماده 299 قانون مرقوم و اتخاذ وحدت از ملاک و منطوق ماده 403 قانون پیش گفته، بدواً با تلقی از رأی معترض عنه به رأی غیر ماهوی و غیر قاطع دعوی (قرار) سپس بناء علی هذا و با عنایت به مراتب معنونه مبینه مارالذکر، دادگاه با قبول و پذیرش تجدیدنظرخواهی مطروحه مستنداً به ماده 353 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و رعایت ماده 356 ناظر به مواد 2، 3 قانون پیش گفته، ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته، درنتیجه رسیدگی دقیق و صحیح ماهوی نسبت به دعوی اعتراض واخواهی مطروحه و توسط مرجع محترم رسیدگی بدوی را مقرر و بدان منظور پرونده امر عیناً به آن مرجع محترم اعاده می گردد. رأی دادگاه قطعی است.
منبع: سامانه ملی آرای قضایی
نمونه رأی شماره 5 درباره دادگاه صالح رسیدگی به واخواهی رأی غیابی در فرض کشف عدم صلاحیت محلی دادگاه صادرکننده رأی
جزئیات رأی
شماره دادنامه قطعی: 9109970908200273
تاریخ صدور دادنامه: 1391/10/13
مرجع صادرکننده رأی: شعبه 22 دیوان عالی کشور
خلاصه جریان پرونده
در تاریخ 90/2/27 خانم ل.ر. ساکن ت دادخواستی به طرفیت آقای ه.ی. مجهول المکان به خواسته صدور حکم طلاق تقدیم مجتمع قضائی خانواده ت نموده و خوانده را متواری عنوان کرده و اینکه به همین جهت با گذشت مدت یک سال و نیم از صدور حکم به پرداخت نفقه خود و فرزندش امکان اجرای آن فراهم نگردیده است و با ارجاع رسیدگی به شعبه 253 دادگاه خانواده ت این دادگاه برابر دادنامه شماره 1231 – 90/7/10 با بیان اینکه خوانده علیرغم ابلاغ از طریق نشر آگهی در دادگاه حاضر نشده و….. حکم به طلاق صادر می نماید و در پایان دادنامه صادره اعلام می نماید که رأی صادره غیابی است و قابل واخواهی در همین شعبه است که از ناحیه آقای ه.ی. دادخواست واخواهی با تقاضای ابطال رأی طلاق غیابی، تقدیم دادگاه گردیده و ضمن اینکه نشانی خود را در الف اعلام نموده است وتوضیحاً بیان نموده که درتاریخ ارائه دادخواست طلاق از جانب زوجه آدرس مندرج در آراء پیشین معتبر بوده وهرگز مجهول المکان نبوده ام و مآلاً دادگاه رسیدگی کننده به واخواهی (شعبه 253 حقوقی ت) به تاریخ 91/9/6 در وقت فوق العاده با تشکیل جلسه و حضور واخواه به اظهارات نامبرده استماع نموده مبنی بر اینکه، تقاضای واخواهی دارم من ساکن الف هستم و از ابتداء هم ساکن الف بودم و واخوانده (زوجه) همواره با اعلام اینکه من مجهول المکان هستم از دادگاه رأی غیابی می گیرد و وی می دانست من کجا زندگی می کنم و آدرس مرا می دانست تقاضای نقض حکم صادره را دارم. سرانجام دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و برابر دادنامه شماره 1462- 91/9/8 با توجه به اظهارات واخواه در جلسه دادگاه دائر بر اینکه ساکن شهرستان الف می باشد فلذا خویشتن را فاقد صلاحیت رسیدگی در این پرونده از ابتدا دانسته و به استناد ماده 11 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه محل اقامت واخواه فعلی را صالح به رسیدگی اعلام و پرونده جهت رسیدگی به دادگاه صالح ارسال می گردد که با وصول آن به دادگستری الف رسیدگی به شعبه دهم دادگاه خانواده الف ارجاع و این دادگاه در وقت فوق العاده با بررسی اوراق و محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و برابر دادنامه شماره 1197 – 91/9/19 با بیان اینکه صرف نظر از اینکه محل اقامت واخوانده درکدام حوزه قضائی باشد، رسیدگی به دادخواست واخواهی به موجب ماده 305 قانون آیین دادرسی مدنی در صلاحیت دادگاه صادرکننده حکم غیابی می باشد و نتیجتاً قرار عدم صلاحیت صادره از شعبه 253 دادگاه خانواده ت، که پرونده بدون رسیدگی به واخواهی و اتخاذ تصمیم نسبت به حکم غیابی صادره به این دادگاه ارسال گردیده، فاقد وجهه قانونی است علی هذا این دادگاه مستنداً به ماده قانونی مرقوم و ماده 26 همان قانون قرار عدم صلاحیت خویش به صلاحیت همان دادگاه صادر و اعلام می دارد و مقرر می دارد پرونده در اجرای ماده 28 قانون فوق الاشاره جهت حل اختلاف به دیوان عالی کشور ارسال گردد که با وصول پرونده به دیوان عالی کشور و ارجاع رسیدگی به این شعبه اینک هیأت شعبه در تاریخ فوق تشکیل است و پس از بررسی محتویات پرونده و انجام مشاوره چنین رأی می دهد.
رأی شعبه دیوان عالی کشور
با توجه به اینکه اعتقاد دادگاه صادرکننده رأی غیابی به عدم صلاحیت خویش در رسیدگی به پرونده امر از ابتدا به استناد اظهارات واخواه که خود را مقیم در الف اعلام و متقاضی نقض دادنامه واخواسته در ماهیت دعوی نیز می باشد مانع از فسخ یا تأیید دادنامه غیابی به هر عنوان و هر دلیلی که فرض شود نمی گردد و اصدار قرار عدم صلاحیت آن دادگاه که در حوزه قضائی ت می باشد به اعتبار صلاحیت دادگاه حوزه قضائی الف منافی مقررات اطلاق ماده 305 قانون آیین دادرسی در امور مدنی است که مقرر می دارد از ناحیه همان دادگاه اتخاذ تصمیم نسبت به واخواهی واخواه به عمل آید و طرح موضوع اختلاف در صلاحیت رسیدگی قبل از تعیین تکلیف دعوای واخواهی مشکلی را حل نمی نماید بنا به مراتب در وضعیت فعلی رسیدگی به دادنامه صادره به نحو غیابی تکلیف اصلی آن دادگاه است و با نقض قرار صادره از شعبه 235 عمومی حقوقی ت حل اختلاف می گردد. مقرراست دفتر پرونده به دادگاه فوق الذکر جهت اقدام قانونی ارسال گردد.
منبع: سامانه ملی آرای قضایی
به منظور آشنایی با شرایط و مراحل تقدیم دادخواست واخواهی حقوقی می توانید مقاله «واخواهی حقوقی چیست؟ آشنایی با روش اعتراض به احکام غیابی» را در وب سایت وکیل سوال مطالعه نمایید.
وکیل سوال – مرجع تخصصی مشاوره و خدمات حقوقی
وکیل سوال یک پلتفرم تخصصی در حوزه مشاوره و خدمات حقوقی است که تحت مدیریت خانم ام البنین تنکابنی رضایی فعالیت می کند. هدف ما ارائه اطلاعات حقوقی دقیق و ارائه خدمات تخصصی وکالت در زمینه های مختلف، از جمله دعاوی کیفری و حقوقی، امور قراردادی، جرایم سایبری، دعاوی ارزی و مالی، وکالت در امور ثبتی و ملکی است.
اگر به دنبال تنظیم وکالت نامه ای جامع و بی نقص هستید، وکیل سوال با دانش تخصصی و تجربه حقوقی گسترده، همراه شما خواهد بود.
همین حالا مشاوره بگیرید و وکالت نامه ای مطمئن تنظیم کنید!