وکیل سوال

4 نمونه رأی درباره دعوای اعتراض ثالث

نمونه رأی شماره 1 درباره دادگاه صالح در دعوای اعتراض ثالث

جزئیات رأی

شماره دادنامه قطعی:

تاریخ صدور دادنامه: 1401/03/31

مرجع صادرکننده رأی: شعبه دوازدهم دیوان عالی کشور

خلاصه جریان پرونده

شعبه ۱۰۲دادگاه کیفری دو شهر پیرانشهر استان اذربایجان غربی به موجب دادنامه شماره ۴۳۹۸ – ۹. ۱۰٫۱۴۰۰چنین اظهار نظر نموده است:
” درخصوص دادخواست اقای ن. خ. ا. فرزند ع. به طرفیت اقای ا. ا. ف. فرزند س. و اداره کل گمرکات استان اذربایجان غربی به خواسته اعتراض ثالث نسبت به دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۴۴۲۷۸۰۰۳۲۳ این شعبه، با عنایت به موضوع دادنامه مذکور که دعوی حقوقی می باشد. و در زمان تصدی قاضی وقت ابلاغ حقوقی نیز داشته و اینجانب رییس شعبه ۱۰۲ کیفری دو می باشم و نظر به قواعد صلاحیت ذاتی، به استناد ماده ۲۶ از قانون ایین دادرسی مدنی قرار عدم صلاحیت به صلاحیت و شایستگی دادگاه های عمومی حقوقی * صادر و اعلام میدارد.قرار صادره حضوری و قطعی است.دفتر پرونده برای صدور دستورات مقتضی به حضور ریاست محترم دادگستری ارسال گردد. ”
متعاقبا شعبه ۲ دادگاه عمومی حقوقی شهرستان پیرانشهر استان اذربایجان غربی به موجب دادنامه شماره ۴۲۱۶ – ۱۴۰۱/۲/۲۷ چنین اظهار نظر نموده است:
” در خصوص دادخواست تقدیمی اقای ن. خ. ا. فرزند ع. به طرفیت اداره کل گمرکات استان ا-غ به خواسته دادخواست اعتراض ثالث نسبت به دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۴۴۲۷۸۰۰۳۲۳ مبنی بر حکم صادره نسبت به تامین خواسته شعبه صادر کننده: شعبه ۱۰۲ دادگاه کیفری دو شهر پیرانشهر (۱۰۲ جزایی سابق)، دادگاه با توجه به اوراق و محتویات پرونده و استدلال دادگاه محترم نظر به اینکه وفق ماده ۴۲۰ از قانون ایین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی اعتراض ثالث به موجب دادخواست و به طرفیت محکوم له و محکوم علیه رای مورد اعتراض به دادگاهی تقدیم می شود. رای معترض عنه را صادر کرده است.که در مانحن فیه صادر کننده رای قطعی شعبه ۱۰۲ کیفری ۲ پیرانشهر محسوب می گردد. لذا صدور قرار عدم صلاحیت از شعبه ۱۰۲ دادگاه کیفری شهرستان پیرانشهر به این دادگاه فاقد وجاهت قانونی بوده و با توجه به استدلال فوق الذکر قرار عدم صلاحیت صادره از سوی دادگاه محترم قابل پذیرش نبوده و این دادگاه ضمن نفی صلاحیت از خود به استناد مواد ۱۳ و۲۶ و ۲۸ از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ نظر بر صلاحیت و شایستگی دادگاه کیفری ۱۰۲ شهرستان پیرانشهر صادر و اعلام می دارد. دفتر مقرر است.نظر به حصول اختلاف در اجرای ماده ۲۸ از قانون آیین دادرسی مدنی حل اختلاف با دیوان عالی کشور می باشد. لذا پرونده جهت حل اختلاف به محاکم دیوان عالی کشور ارسال گردد. ”
با وصول پرونده به دیوان عالی کشور و ارجاع به این شعبه، هیات قضایی شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید.
پس از قرایت گزارش اقای ع. ط. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده، مشاوره نموده و چنین رای صادر می نماید:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به مراتب فوق، نظر به استدلال مذکور در قرارهای صادره و لحاظ اینکه شعبه ای که رای موضوع خواسته اعتراض ثالث را صادر کرده منحل نگردیده بلکه نوع پرونده های ارجاعی ان تغییر کرده، استدلال شعبه ۲ دادگاه عمومی حقوقی شهرستان پیرانشهر استان اذربایجان غربی صحیح و منطبق با موازین قانونی می باشد.، توجها به ماده ۲۸/ تبصره ذیل ماده ۲۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، ضمن تایید استدلال مذکور، با اعلام صلاحیت شعبه ۱۰۲دادگاه کیفری دو * حل اختلاف می گردد.

منبع: سامانه ملی آرای قضایی


نمونه رأی شماره 2 درباره دعوای اعتراض ثالث نسبت به احکام کیفری

جزئیات رأی

شماره دادنامه قطعی: 9409982191300013

تاریخ صدور دادنامه: 1395/04/06

مرجع صادرکننده رأی: شعبه 4 دادگاه تجدیدنظر استان تهران

رأی دادگاه بدوی

درخصوص دادخواست بانک … بطرفیت آقای م.ک. د. و خانم ز. م. و آقای ه. گ. و آقای م. م.ز.د. به خواسته اعتراض ثالث نسبت به دادنامه شماره 91300034 مورخ 91/01/15 و دادنامه شماره 91301359 مورخ 92/11/16 صادره از همین دادگاه به شرح منعکس درپرونده نظر به اینکه آراء صادره مورد اعتراض بانک مذکور احکام کیفری بوده که طی آن دادگاه کیفری درباره خوانده ردیف چهارم باتهام جعل واستفاده از سند مجعول محکومیت غیابی صادر نموده است واینکه مقررات مربوط به اعتراض ثالث درخصوص احکام حقوقی طبق مقررات آئین دادرسی مدنی قابل طرح بوده و این قاعده منصرف از احکام به ماهیت کیفری است لذا دادگاه دعوی مطروحه را غیرموجه تشخیص و باستناد ماده 2 قانون آئین دادرسی مدنی حکم به بطلان دعوی صادر و اعلام می دارد رای صادره ظرف بیست روز قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر استان تهران است.

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

درخصوص تجدیدنظرخواهی بانک … بانمایندگی آقای م.ح نسبت به دادنامه شماره 301265-94/12/26 صادره از شعبه 1038 دادگاه کیفری 2 تهران که به موجب ان در رابطه با دادخواست تجدیدنظرخواه به طرفیت تجدیدنظرخواندگان خانم1- ز. م. و اقایان 2- م.ک. د با وکالت اقای م. ه. 3- ه. گ. 4-و م. م.ز.د. به خواسته اعتراض ثالث اصلی نسبت به دادنامه شماره 91300034-91/1/15و دادنامه اصلاحی شماره 91301359 مورخ 92/11/16 صادره از شعبه مذکور که براساس آن آقای م. م د به اتهام جعل امضا واستفاده از سند مجعول دوفقره چک و اسناد و مدارک بانکی وامضائات ان که منظور اخذ تسهیلات بانکی تهیه و تنظیم شده است به تحمل دو فقره حبس غیابی محکوم شده است به لحاظ عدم پیش بینی اعتراض ثالث در رابطه با احکام کیفری حکم بطلان دعوی صادر گردیده است باتوجه به مجموع محتویات پرونده ولایحه تجدیدنظرخواهی ولایحه دفاعیه تجدیدنظرخواندگان اول و دوم نظر به اینکه در این مرحله از دادرسی از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موجه و مدللی که موجبات نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته را فراهم نماید ارایه و عنوان نگردیده است وبرمبانی استدلال و استنباط دادگاه نخستین دررسیدگی به موضوع صدور حکم وعایت موازین قانونی و تشریفات دادرسی خدشه و خللی مترتب نیست و دادنامه تجدیدنظرخواسته مطابق دلایل موجود در پرونده وفق مقررات قانونی صادر گردیده است وایرادتجدیدنظرخواه درحدی نیست که موجب حصول علم به وجود اشتباه درحکم مزبور گردد لذا اعتراض قابل انطباق با جهات مقرر در ماده 348 قانون آیین دادرسی در امور مدنی نمی باشد لیکن نظربه اینکه به لحاظ عدم پیش بینی مراتب درقانون وعدم طرح وتقدیم دادخواست وفق قانون ایین دادرسی مدنی صدورحکم به بطلان دعوی صحیح نبوده و با تصحیح حکم به بطلان دعوی به قرار عدم استماع دعوی به استناد مواد 2و351 قانون آیین دادرسی مدنی درنتیجه دادگاه به استناد ماده 353 قانون مذکور ضمن رد تجدیدنظرخواهی به عمل آمده حکم تجدیدنظر خواسته راتایید و استوار می نماید این رای قطعی است.

منبع: سامانه ملی آرای قضایی


نمونه رأی شماره 3 درباره اعتراض ثالث نسبت به آرای غیرقطعی

جزئیات رأی

شماره دادنامه قطعی: 9409980228300524

تاریخ صدور دادنامه: 1395/01/30

مرجع صادرکننده رأی: شعبه 50 دادگاه تجدیدنظر استان تهران

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دعوای خانم ز. ی.ف. با وکالت اقای ح. م. به طرفیت آقایان :1- م.م. پ. و 2- علی الف. با وکالت بعدی آقای م. س. و سایر خواندگان به خواسته اعتراض ثالث در پرونده کلاسه بایگانی 890202 و ابطال مبایعه نامه مورخه 88/2/7 فیمابین خوانده ردیف اول با سایر خواندگان به انضمام جمیع خسارات دادرسی با عنایت به جامع اوراق و محتویات پرونده از جمله مفاد صورتجلسه مورخه 94/9/17 مبنی بر اینکه دادنامه معترضٌ عنه حسب مدارک ابرازی وکیل خوانده ردیف 2 به مرحله قطعیت نرسیده است و به دلیل غیابی بودن در مرحله واخواهی است .فلذا با وصف فوق الذکر دعوای مطروحه وفق مقررات طرح نشده است.به استناد ماده 2 و 197 از قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوای خواهان را صادر و اعلام می دارد. قرار صادره ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر است.

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی خانم ز. ز. ی.ف. با وکالت آقای ح. م. به طرفیت آقایان 1- م.م. پ. 2- م. الف. 3- الف. الف. 4- ع. الف. با وکالت آقای م. س. 5- خانم ص.ف. الف. 6- خانم ف. الف. 7- خانم ح. الف. 8- آقای الف. الف. 9- خانم پ. الف. 10- خانم ر. الف. از دادنامه شماره 301029 مورخ 94/9/24 صادره از شعبه 23 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن در مورد خواسته تجدیدنظرخواه مبنی بر اعتراض ثالث در پرونده کلاسه بایگانی 890202 بلحاظ عدم قطعیت دادنامه مورد اعتراض قرار رد دعوی صادر گردیده است دادگاه با بررسی محتویات پرونده و استدلال مندرج در دادنامه مزبور و مفاد لایحه ضمیمه دادخواست ت س. تجدیدنظرخواه و پاسخ آن نظر به اینکه در این مرحله از رسیدگی از سوی تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض مؤثر و مدللی که موجب گسیختن دادنامه تجدیدنظرخواسته را ایجاب نماید اقامه نگردیده است و از لحاظ رعایت اصول و قواعد دادرسی و مبانی استنباط فاقد ایراد و اشکال اساسی می باشد وانگهی تجدیدنظرخواهی مطروح منطبق با هیچیک از شقوق مندرج در ماده 348 قانون آئین دادرسی مدنی نمی باشد قطع نظر از اینکه در دعوای اعتراض ثالث نمی توان دعوای علیحده طرح کرد لیکن ورود تجدیدنظرخواه به دعوای اصلی به عنوان وارد ثالث منع قانونی نداشته لذا با رد تجدیدنظرخواهی به استناد قسمت اول ماده 353 همان قانون حکم به تأیید دادنامه تجدیدنظرخواسته با حذف ماده 197 از دادنامه صادر و اعلام می کند این رأی قطعی است.

منبع: سامانه ملی آرای قضایی


نمونه رأی شماره 4 درباره مطالبه خسارت تأخیر اجرای حکم به علت اعتراض ثالث

جزئیات رأی

شماره دادنامه قطعی: 9309980241700832

تاریخ صدور دادنامه: 1394/08/30

مرجع صادرکننده رأی: شعبه اول دداگاه تجدیدنظر استان تهران

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دعوی خانم پ. م. با وکالت ش. ح. به طرفیت آقای خ. ح.ب. به خواسته جبران خسارت ناشی از اعتراض ثالث و تاخیر در اجرای حکم و تحویل ملک به موکل با جلب نظر کارشناس با احتساب هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل نظر به اینکه وکیل خواهان بیان کرده :موکله آپارتمانی را واقع در تهرانپارس فلکه سوم از آقای ک. گ. خریداری می نماید و با توجه به عدم تنظیم سند و تحویل مبیع در موعد مقرر موکله ناگزیر به طرح دعوی جهت الزام فروشنده به تنظیم سند و تحویل مبیع می گردد در پرونده به شعبه 120 دادگاه حقوقی ارجاع و در نهایت به موجب حکم قطعی صادره از شعبه 12 تجدیدنظر حکم له موکله صادر میشود زمان اجرای حکم پس از انجام اقدامات اجرایی لازم جهت تحویل مبیع، خوانده مبادرت به طرح دعوای اعتراض ثالث نسبت به حکم صادره کرده و با توجه به اینکه حکم در حال اجرا بوده درخواست صدور قرار تاخیر اجرای حکم را می نماید .شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر با اخذ خسارت احتمالی به مبلغ بیست میلیون تومان از خوانده قرار تاخیر اجرای حکم را صادر نمود پس از صدور قرار تاخیر موکله نتوانسته از ملک خود استیفای منفعت بکند و خواستار جبران خسارت وارده می باشد در راستای دعوی طرح شده دادگاه جلسه ای را تشکیل و آقای ز. بوکالت از خوانده در جلسه حاضر و دفاعیه خود را بیان کرده که پس از خاتمه جلسه دادگاه جلب نظر کارشناس را لازم و ضروری دانسته با صدور قرار مزبور کارشناس منتخب دادگاه مبلغ 000 / 200 /81 ریال را بعنوان منافع ششماهه ملک اعلام کرده است که وکیل خوانده صرفنظر از نظریه کارشناس موکل خود را ملزم به جبران خسارت وارده ندانسته است بنا به مراتب ذکر شده دعوی خواهان وارد تشخیص به استناد مواد 198 – 519 قانون آئین دادرسی مدنی و رعایت ماده 424 همین قانون خوانده به پرداخت مبلغ 000 / 200 / 81 ریال بابت اصل خواسته و هزینه دادرسی و حق الوکاله در حق خواهان محکوم می شود رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران است.

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی آقای خ. ح.ب. با وکالت آقای ع. ز.ش. به طرفیت خانم پ. م. با وکالت خانم ش. ح. از دادنامه شماره 0363-94مورخ 94/4/10 صادره از شعبه 120 دادگاه عمومی حقوقی تهران که متضمن محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت مبلغ هشتاد ویک میلیون و دویست هزار ریال (81/200/000 ریال ) بابت اصل خواسته و هزینه دادرسی و حق الوکاله برطبق تعرفه درحق تجدیدنظرخوانده می باشد به گونه ای نیست که موجب فسخ و بی اعتباری دادنامه مذکور گردد زیرا با توجه به محتویات پرونده و مستندات ابرازی و صدورحکم قطعی به رد اعتراض ثالث نامبرده در پرونده مطروحه در شعبه 12 دادگاه محترم تجدیدنظر و تقاضای معترض ثالث مبنی بر توقف اجرای حکم ضمن دادخواست اعتراض ثالث و با التفات به نظریه کارشناسی دادنامه مذکور صحیحاً اصدار یافته و خدشه ایی به ارکان آن وارد نیست و در این مرحله از دادرسی نیز دلیل خاصی که موجب نقض دادنامه معترض عنه گردد از سوی تجدیدنظرخواه به دادگاه ارائه نشده فلذا تجدیدنظرخواهی را بلاوجه تشخیص ضمن رد آن مستنداً به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه معترض عنه را عیناً تایید و اعلام می دارد این رای قطعی است.

منبع: سامانه ملی آرای قضایی

به منظور کسب اطلاعات بیشتر در خصوص دعوای اعتراض ثالث و نحوه طرح آن می توانید مقاله «اعتراض ثالث چیست؟ انواع، شرایط و نکات قانونی مربوط به آن» را در وب سایت وکیل سوال مطالعه نمایید.


وکیل سوال – مرجع تخصصی مشاوره و خدمات حقوقی

وکیل سوال یک پلتفرم تخصصی در حوزه مشاوره و خدمات حقوقی است که تحت مدیریت خانم ام البنین تنکابنی رضایی فعالیت می کند. هدف ما ارائه اطلاعات حقوقی دقیق و ارائه خدمات تخصصی وکالت در زمینه های مختلف، از جمله دعاوی کیفری و حقوقی، امور قراردادی، جرایم سایبری، دعاوی ارزی و مالی، وکالت در امور ثبتی و ملکی است.

اگر به دنبال تنظیم وکالت نامه ای جامع و بی نقص هستید، وکیل سوال با دانش تخصصی و تجربه حقوقی گسترده، همراه شما خواهد بود.

همین حالا مشاوره بگیرید و وکالت نامه ای مطمئن تنظیم کنید!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *