الزام به تمکین زوجه و همه چیز درباره آن

شاید شما هم در جریان دعاوی خانوادگی واژه تمکین یا حکم الزام به تمکین را شنیده باشید اما با معنای آن به درستی آشنا نباشید. در معنای ساده، منظور از تمکین زندگی زوجه همراه با زوج در منزل مشترک و قبول ریاست مرد بر خانواده است. به دنبال این معنا، حکم الزام به تمکین نیز به این معناست که دادگاه زوجه را ملزم به بازگشت به منزل شوهر و ادامه زندگی مشترک می نماید.
تمکین یا عدم تمکین زوجه تأثیر بسیاری بر حقوق مالی زوجه و تکلیف زوج به پرداخت این حقوق دارد. از این رو، آشنایی با این مفهوم، چگونگی دریافت حکم الزام زوجه به تمکین از شوهر و آثار آن حائز اهمیت بسیاری است که در ادامه به بررسی این موارد خواهیم پرداخت.
معنای تمکین و انواع آن
نخستین گام لازم برای بررسی این موضوع آشنایی با معنای تمکین و انواع آن است. تمکین در لغت به معنای تن دادن و اطاعت کردن است. در حقوق خانواده نیز معنای اصطلاحی تمکین از معنای لغوی آن دور نیست و به معنای اطاعت زوجه از دستورات شوهر و زندگی مشترک با اوست.
تمکین زن از شوهر از جمله تکالیفی است که در نظام حقوقی کشور ما بر عهده زنان قرار گرفته است. این تکلیف به معنای اطاعت بی چون و چرای زن از شوهر و سلب اختیار از زن نیست؛ بلکه وضع این تکلیف برای زنان ناشی از این امر است که ماده 1105 قانون مدنی ریاست خانواده را بر مردان قرار داده است. تمکین زن از شوهر به معنای قبول ریاست مرد بر خانواده است.
در عرف جمعه ما، زندگی مشترک زن و شوهر در یک منزل نشانه تمکین زن از شوهر فرض می شود. با این حال، حقوقدانان برای بررسی تخصصی تر این موضوع، تمکین را بر دو قسم مختلف به شرح زیر تقسیم نموده اند:
الف) تمکین عام
تمکین عام عبارت است از هر اقدامی که از سوی زوجه انجام شده و نشان دهنده قبول ریاست مرد بر خانواده از سوی وی می باشد. همانطور که پیش تر نیز اشاره شد، سکونت زوج و زوجه در یک منزل مشترک بارزترین نشانه قبول ریاست مرد بر خانواده از سوی زوجه و تمکین اوست.
با این حال، اقدامات دیگری چون رسیدگی به امور منزل، نگهداری و تربیت فرزندان، قبول وظیفه آشپزی، همکاری با شوهر در انجام امور مربوط به خانه و خانواده و غیره همگی از مصادیق تمکین عام شناخته می شوند.
ب) تمکین خاص
تمکین در معنای خاص تنها برقراری رابطه جنسی بین زن و شوهر را شامل می شود. با توجه به اینکه جواز در استمتاع جنسی از جمله آثار ازدواج به شمار می رود، زوجه نمی تواند بدون وجود عذر موجه مانع استمتاع جنسی همسرش شود.
با توجه به اینکه برقراری یا عدم برقرارای رابطه جنسی بین زن و شوهر امری وابسته به حریم خصوصی آن هاست، تشخیص این مسئله برای دادگاه دشوار است. به همین دلیل، دادگاه ها در اغلب موارد سکونت زن و شوهر در یک منزل مشترک را نشانه وقوع رابطه جنسی میان آن ها فرض می نمایند.
شایان ذکر است که تمکین، چه در معنای عام و چه در معنای خاص، تکلیف زوجه و حق زوج به شمار می رود. چنانچه زوجه بدون علت موجه از ادای این تکلیف سرباز زند، زوج می تواند از دادگاه تقاضای صدور حکم الزام به تمکین زوجه را نماید.
آثار تمکین زن از شوهر
همانطور که پیش تر بیان شد، تمکین از جمله تکالیف زنان به شمار رفته و در تضمین بخشی از حقوق مالی آن ها مؤثر است. چرا که در قانون مدنی استحقاق زوجه به دریافت نفقه منوط به تمکین وی از شوهرش شده است. بنابراین مادامی که زن به وظایف خود در زندگی مشترک و زناشویی عمل کرده و در اصطلاح، از شوهرش تمکین نماید، استحقاق دریافت نفقه را خواهد داشت.
در صورتی که شوهر علی رغم تمکین زوجه از پرداخت نفقه وی سرباز زند، زوجه می تواند از دادگاه الزم زوج به پرداخت نفقه خود را مطالبه نماید. برای مثال، اگر زن و شوهری در یک منزل سکونت داشته و زوجه نیز وظایف خود را در زندگی مشترک به درستی ایفاء نماید؛ اما شوهر بدون دلیل زن را از منزل اخراج کرده یا اینکه از پرداخت هزینه های پوشاک، درمان و غیره همسرش سرباز زند، زوجه می تواند از دادگاه خانواده الزام زوج به پرداخت نفقه را درخواست کرده و حتی اقدام به طرح شکایت کیفری جرم عدم انفاق نیز از همسرش نماید.
با این اوصاف، طبیعی است که عدم تمکین زن از شوهر مانع دریافت نفقه خواهد بود. در چنین شرایطی، شوهر علاوه بر آن که تکلیفی به پرداخت نفقه ندارد، حتی می تواند از دادگاه تقاضای صدور حکم الزام به تمکین زوجه را نماید. البته، عدم تمکین زوجه آثار دیگری نیز به دنبال دارد که در ادامه به بررسی آن ها خواهیم پرداخت.
آثار عدم تمکین زوجه بدون علت موجه
عدم تمکین زوجه از شوهر بدون وجود علت موجه و ترک زندگی مشترک توسط وی آثار مختلفی را به دنبال دارد. این مسئله عمدتاً موجب تضییع برخی از حقوق زوجه می شود. این آثار عبارتند از:
1 . به دنبال عدم تمکین زن از شوهر، زوجه ناشزه شناخته شده و حق دریافت نفقه به وی تعلق نخواهد گرفت.
2 . چنانچه زن از همسرش تمکین ننماید و در همان وضعیت، زوج دادخواست طلاق تقدیم دادگاه نماید، شرط تنصیف اموال در صورت درخواست طلاق از سوی زوج که در عقدنامه ها درج شده و اغلب زوجین آن را امضاء می نمایند، قابل اجرا نخواهد بود.
3 . عدم تمکین زن از شوهر، به ویژه در صورت دریافت حکم الزام به تمکین زوجه از دادگاه، فرایند درخواست طلاق از سوی زوجه و موفقیت در آن را دشوار می نماید.
4 . شوهر می تواند با اثبات عدم تمکین همسر خود در دادگاه، از دادگاه مجوز ازدواج مجدد را دریافت کرده و به صورت قانونی اقدام به ازدواج مجدد بنماید.
موارد معافیت زوجه از تمکین (علل موجه عدم تمکین)
با وجود آن که تمکین از جمله تکالیف زوجه محسوب شده و موجب استحقاق وی به دریافت نفقه می شود. اما در برخی شرایط خاص، زوجه می تواند به صورت قانونی از تمکین سرباز زند، در حالی که هیچ یک از محدودیت های بیان شده، مانند عدم دریافت نفقه، شامل حال وی نشود. این موارد عبارتند از:
1 . وجود عذر شرعی
طبیعی است که زن در دوران عادت ماهانه یا نفاس به علت وجود مانع شرعی قادر به آمیزش جنسی با همسرش نیست. بنابراین، عدم تمکین خاص زن در این ایام به معنای نشوز وی به شمار نرفته و مانع حق وی به دریافت نفقه نخواهد شد. شوهر نیز هیچ گاه نمی تواند به علت عدم تمکین خاص زن در ایام عادت ماهانه یا نفاس دادخواست الزام به تمکین زوجه را تقدیم دادگاه نماید.
2 . ابتلای شوهر به امراض مقاربتی
بیماری های مقاربتی در شمار بیماری های مسری قرار دارند. در صورت ابتلای زوج به هر یک از انواع این بیماری ها احتمال سرایت بیماری به زوجه نیز وجود دارد. در نتیجه، زوجه می تواند با هدف حفظ سلامتی خود از تمکین خاص امتناع نماید، بدون آن که با محدودیت های قانونی فوق روبه رو شود.
این موضوع در ماده 1127 قانون مدنی نیز مورد تصریح قرار گرفته است.
3 . وجود خوف ضرر بدنی، مالی یا شرافتی برای زن در صورت زندگی مشترک با شوهر
مطابق ماده 1115 قانون مدنی چنانچه زوجه بتواند ثابت کند که سکونت در یک منزل مشترک همراه همسرش متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای اوست، می تواند به حکم دادگاه در منزل جداگانه ای سکونت نماید. چنین شرایطی، مصداق عدم تمکین و ترک زندگی مشترک از سوی زوجه به شمار نمی رود. علی رغم آن که زوجه در منزل دیگری سکونت می نماید، اما همچنان استحقاق دریافت نفقه را دارد.
به عنوان مثال، اگر زوج یک منزل ناایمن و در شرف خرابی یا خانه ای در محله ای نامناسب و دور از شهر تهیه نماید که سکونت در آن خانه از حیث مالی، بدنی یا شرافتی برای زوجه مناسب نباشد، دادگاه به زن اجازه می دهد تا بتواند منزل جداگانه ای تهیه کرده و در آن سکونت نماید.
4 . اعمال حق حبس از سوی زوجه
به موجب ماده 1085 قانون مدنی زوجه می تواند برای وصول مهریه خود از حق حبس خویش استفاده کند. به این معنا که پس از وقوع عقد نکاح، از تمکین از همسرش امتناع کرده و مهریه خود را مطالبه نماید. در چنین شرایطی، زوج نمی تواند از دادگاه الزام به تمکین زوجه را خواستار شود و تنها موظف به پرداخت مهریه اوست. علاوه بر این، زوجه در صورت اعمال حق حبس ناشزه به شمار نرفته و استحقاق دریافت نفقه را از دست نخواهد داد.
شایان ذکر است که زوجه صرفاً زمانی می تواند حق حبس خود را اعمال نماید که پیش تر از همسرش تمکین ننموده باشد. به صرف اینکه تمکین از شوهر یک بار محقق شده باشد، حق حبس زوجه نیز زائل خواهد شد.
مراحل دریافت حکم الزام به تمکین زوجه
چنانچه زوجه بدون وجود هیچ یک از علل موجهی که بیان شد، از ایفای وظیفه تمکین سرباز زده و زندگی مشترک را ترک نماید، زوج می تواند به ترتیب زیر اقدام به دریافت حکم الزام به تمکین زوجه نموده و شرایط بازگشت زوجه به زندگی را فراهم آورد.
1 . ثبت نام در سامانه ثنا
در حال حاضر برای انجام هرگونه اقدام قضایی ضروری است که افراد پیش تر در سامانه ثنا ثبت نام کرده و صفحه کاربری خود را در این سامانه ایجاد نمایند. به این منظور، اشخاص حقیقی می توانند با استفاده از کد ملی خود در این سامانه ثبت نام کرده و از این طریق دادخواست ها و شکوائیه های خود را ثبت کرده و ابلاغیه ها و احکام را دریافت نمایند.
2 . ارسال اظهارنامه
زوج به منظور بازگرداندن همسر خود و برقراری مجدد زندگی مشترک بایستی پیش از طرح دادخواست الزام به تمکین زوجه، با ارسال یک اظهارنامه رسمی از زوجه تقاضای تمکین و بازگشت به زندگی مشترک را نماید.
چنانچه زوجه پس از دریافت اظهارنامه اقدام به تمکین نماید، نیازی به طی کردن مراحل بعدی نیست. اما در صورتی که زوجه علی رغم دریافت اظهارنامه نسبت به آن توجهی نداشته و همچنان بدون عذر موجه از تمکین امتناع نماید، زوج بایستی اقدام به طرح دعوا نماید.
3 . تهیه و تنظیم دادخواست
طرح دعوای الزام به تمکین زوجه منوط به تهیه و تقدیم دادخواست است. در واقع، خواهان (زوج) به موجب یک دادخواست ماوقع را نزد دادگاه شرح داده و تقاضای رسیدگی می نماید. در این مرحله، زوج موظف است که اقدام به تهیه دادخواست الزام به تمکین زوجه مطابق کلیه شرایط و اصول قانونی لازم نماید. اظهارنامه ارسالی به زوجه نیز بهتر است ضمیمه دادخواست شود.
با توجه به تخصصی بودن فرایند تهیه و تنظیم دادخواست و نیاز به آشنایی با اصول قانونی تنظیم دادخواست، بهتر است که در انجام این مرحله از مشورت و راهنمایی یک وکیل یا مشاور حقوقی متخصص استفاده شود.
4 . ثبت دادخواست در سامانه ثنا
پس از تهیه دادخواست الزام به تمکین زوجه، این دادخواست به انضمام اسناد و مدارک موجود بایستی در سامانه ثنا به ثبت برسد. خواهان (زوج) می تواند با مراجعه به یکی از دفاتر خدمات قضایی الکترونیک دادخواست خود را در سامانه ثنا ثبت نماید. پس از آن، فرایند تعیین وقت و رسیدگی به این دادخواست در دادگاه آغاز خواهد شد.
دادگاه صالح به رسیدگی به دادخواست الزام به تمکین زوجه
دعوای الزام به تمکین زوجه از جمله مصادیق دعاوی خانوادگی به شمار می رود که رسیدگی به آن ها در صلاحیت دادگاه خانواده قرار گرفته است. ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 طی 18 بند موارد صلاحیت دادگاه خانواده را احصاء نموده است. بند هشتم این ماده نیز رسیدگی به دعاوی مرتبط با تمکین و نشوز را در صلاحیت دادگاه خانواده قرار داده است.
با توجه به اینکه در دعوای الزام به تمکین زوجه، زوج خواهان و زوجه خوانده به شمار می رود؛ از حیث صلاحیت محلی، رسیدگی به دعوای الزام به تمکین زوجه در دادگاه خانواده محل اقامت زوجه (خوانده) انجام خواهد شد.
ترتیب رسیدگی به دادخواست الزام به تمکین زوجه
پس از ثبت دادخواست الزام به تمکین زوجه در سامانه ثنا، این دادخواست به صورت خودکار به دادگاه خانواده محل اقامت زوجه ارجاع می شود تا فرایند رسیدگی به آن در دادگاه مذکور انجام شود. دادگاه مذکور پس از وصول پرونده و بررسی آن، وقت رسیدگی را تعیین کرده و از طرفین دعوت می نماید تا در تاریخ مقرر برای رسیدگی به دعوا در دادگاه حضور یابند.
دادگاه خانواده در موعد مقرر تشکیل جلسه می دهد تا با استماع اظهارات طرفین اقدام به صدور حکم نماید. چنانچه زوجه بنا به علت موجهی مانند اعمال حق حبس از تمکین امتناع نموده باشد، دادگاه با رد دعوا رسیدگی به آن را خاتمه می دهد. اما اگر زوجه علت موجهی برای عدم تمکین نداشته یا اینکه بتوان موجبات تمکین زوجه را فراهم آورد، دادگاه اقدام به صدور حکم عدم الزام به تمکین زوجه می نماید.
برای مثال، اگر زوجه به علت نامناسب بودن مسکن مشترک آن را ترک کرده باشد، دادگاه نخست از زوج می خواهد تا موجبات تهیه مسکنی مناسب با وضعیت زوجه را فراهم آورد. پس از آن و با تأیید این موضوع، دادگاه زوجه را ملزم به تمکین از همسرش می نماید.
پس از صدور حکم الزام به تمکین، زوجه موظف است که به منزل مشترک خویش بازگردد. چنانچه علی رغم صدور حکم الزام به تمکین، زوجه از اجرای حکم امتناع نماید در آینده با محرومیت هایی چون محرومیت از نفقه، محرومیت از تنصیف دارایی ها و غیره روبه رو خواهد شد.
بار اثبات دعوای الزام به تمکین زوجه
یکی از مهم ترین نکات مربوط به دعوای الزام به تمکین زوجه در خصوص بار اثبات این دعوا و شرایط اثبات آن می باشد. در واقع، این پرسش مطرح می شود که اصل بر تمکین زوجه است و زوج بایستی عدم تمکین همسرش را اثبات نماید یا اینکه اصل بر عدم تمکین زوجه است و زوج نیازی به اثبات این موضوع ندارد؟
حقوقدانان معتقدند که از مجموع مواد 1102، 1106 و 1108 قانون مدنی برداشت می شود که پس از وقوع عقد ازدواج، اصولاً هر زنی از همسرش تمکین می نماید. در نتیجه، تمکین اصل و عدم تمکین خلاف قاعده است. پس در صورت طرح دعوای الزام به تمکین زوجه، زوج (خواهان) موظف است با ارائه دلایل و مدارک کافی عدم تمکین زوجه را اثبات نماید.
این مسئله در دعوای مطالبه نفقه زوجه نیز به این شکل موضوعیت می یابد که زوجه (خواهان) در هر صورتی می تواند نفقه خود را از همسرش مطالبه نماید. اما اگر زوج (خوانده) مدعی عدم استحقاق زوجه به دریافت نفقه به علت نشوز وی باشد، موظف است که عدم تمکین همسرش را در دادگاه اثبات نماید.
مدارک لازم برای اثبات عدم تمکین زوجه
زوج برای اثبات نشوز یا عدم تمکین همسرش در دادگاه ضروری است که اسناد و مدارکی را ارائه دهد. اسناد و مدارکی که به این منظور قابل ارائه در دادگاه هستند عبارتند از:
- اسناد و مدارک هویتی، اعم از شناسنامه و کارت ملی
- اصل و رونوشت سند ازدواج
- اصل و رونوشت اظهارنامه ارسالی به زوجه
- شهادت شهود مبنی بر ترک زندگی مشترک توسط زوجه
- اصل و رونوشت سند مالکیت یا اجاره نامه (به منظور اثبات تهیه منزل مناسب توسط زوج)
اجرای حکم الزام به تمکین زوجه
با صدور حکم الزام به تمکین، زوجه محکوم علیه این حکم به شمار رفته و موظف است که حکم فوق را اجرا نماید. با این حال، در برخی موارد خانم ها علی رغم دریافت حکم الزام به تمکین همچنان از اجرای این حکم سرباز می زنند. امتناع از اجرای این حکم آن ها را از برخی حقوق خود محروم کرده و فرایند طلاق را برای زوج هموارتر می نماید.
با این حال، محرومیت های ناشی از عدم اجرای حکم الزام به تمکین زوجه زمانی قابل اعمال هستند که زوج (محکوم له) فرایند قانونی اجرای احکام حقوقی را دنبال کرده و تقاضای صدور اجراییه را نماید. واحد اجرای احکام دادگاه به درخواست زوج اقدام به صدور اجراییه می نماید. زوجه (محکوم علیه) موظف است تا ظرف ده روز از ابلاغ اجراییه، حکم فوق را اجرا نماید. در غیر این صورت، با محرومیت های قانونی ناشی از عدم اجرای حکم الزام به تمکین روبه رو خواهد شد.
حکم الزام به تمکین زوجه از جمله احکام مالی نیست که بتوان آن را از محل اموال محکوم علیه وصول نمود. از طرف دیگر، دادگاه نیز نمی تواند به اجبار زوجه را به منزل مشترک فرستاده و او را در آنجا نگه دارد. به همین خاطر، فرایند اجرای حکم الزام به تمکین زوجه با این قبیل مشکلات همراه است. دریافت این حکم توسط دادگاه به موفقیت زوج در دعاوی دیگری چون دعوای طلاق، مطالبه نفقه، درخواست ازدواج مجدد و غیره کمک می نماید.
ارتباط تمکین و نفقه زوجه
مفهوم تمکین زوجه و استحقاق وی نسبت به دریافت نفقه دو مفهوم حقوقی وابسته به یکدیگر هستند. چرا که ماده 1108 قانون مدنی، امتناع زوجه از تمکین را موجب محرومیت وی از دریافت نفقه دانسته است. این ماده قانونی، موجب طرح این پرسش می شود که آیا دریافت نفقه مشروط به تمکین زوجه است یا اینکه ضمانت اجرای عدم تمکین زوجه محرومیت از نفقه است؟
حقوقدانان در پاسخ به این پرسش معتقدند که تمکین زوجه شرط استحقاق وی نسبت به دریافت نفقه نیست. آنان معتقدند که زوجه با شروع زندگی مشترک استحقاق دریافت نفقه را دارد. اما اگر بدون دلیل موجه از ایفای این تکلیف امتناع نماید، استحقاق خود نسبت به دریافت نفقه را از دست می دهد. به همین خاطر، در رویه قضایی بار اثبات عدم تمکین و نشوز زوجه بر عهده زوج (خواهان) قرار گرفته و اصل بر تمکین زوجه بنا شده است.
شایان ذکر است که عدم تمکین زوجه در موارد موجه قانونی مانند وجود عذر شرعی، ابتلای شوهر به بیماری مقاربتی و غیره تأثیری در استحقاق وی نسبت به دریافت نفقه نداشته و زوجه علی رغم عدم تمکین حق دریافت نفقه را دارد.
طرح دعوای الزام به تمکین زوجه در دوران عقد
امروزه در عرف جامعه، بسیاری از زوجین با حضور در دفاتر رسمی ثبت ازدواج به عقد ازدواج یکدیگر درمی آیند. اما زندگی مشترک خود را پس از گذشت مدتی از آن تاریخ آغاز می نمایند که این دوران در اصطلاح عرف جامعه، دوران عقد نامیده می شود. در این دوران، زوجین به صورت رسمی و قانونی زن و شوهر شناخته می شوند اما هنوز منزل مشترکی برای سکونت ندارند. به همین خاطر، این پرسش مطرح می شود که آیا زوج در دوران عقد می تواند از دادگاه تقاضای صدور حکم الزام به تمکین زوجه را نماید یا خیر؟
با وجود آن که از تاریخ وقوع عقد نکاح، زوجین موظف به ایفای کلیه وظایف و تکالیف زناشویی خود هستند، اما توجه به این نکته ضروری است که زوجه زمانی می تواند به وظیفه تمکین عمل نماید که موجبات آن پیش تر فراهم شده باشد. مادامی که زوج نتوانسته باشد منزل مناسبی در شأن زوجه تهیه نماید، به نظر می رسد که صحبت از تمکین بی معناست.
به همین خاطر، دادگاه ها در اغلب موارد، دادخواست الزام به تمکین زوجه در دوران عقد را رد کرده و به این خواسته رسیدگی نمی نمایند.
تأثیر طرح دعوای الزام به تمکین زوجه بر دعوای طلاق
بسیاری از افراد تصور می کنند که طرح دعوای الزام به تمکین زوجه ملازمه با طلاق زوجین داشته و طرح این دعوا منجر به متارکه زوجین می شود. در حالی که این دعوا در شرایطی قابل طرح است که زوجه بدون دلیل موجه از تمکین امتناع نموده باشد، خواه عدم تمکین وی به علت درخواست طلاق باشد خواه به علل دیگری.
با این حال، طرح این دعوا و صدور حکم الزام به تمکین زوجه در دعوای طلاق تأثیر بسیاری دارد. زیرا صدور این حکم و عدم اجرای آن موجب ناشزه شناخته شدن زوجه خواهد شد. زوج می تواند با اثبات نشوز زوجه، همسرش را بدون نیاز به پرداخت برخی از حقوق مالی از جمله نفقه، اجرت المثل و اعمال شرط تنصیف دارایی در زمان سریع تری طلاق دهد.
در مقابل، صدور حکم الزام به تمکین زوجه شرایط طرح درخواست طلاق از سوی زوجه را دشوارتر می نماید. زیرا در نظام حقوقی کشور ما، زوجه صرفاً تحت شرایط خاصی چون داشتن وکالت در طلاق یا اثبات عسر و حرج در زندگی مشترک می تواند از همسرش جدا شود. این در حالی است که صدور حکم الزام به تمکین زوجه نشان دهنده نشوز وی بوده و اثبات عسر و حرج زوجه در زندگی مشترک را تا حد بسیار زیادی غیرممکن می نماید.
تأثیر طرح دعوای الزام به تمکین زوجه بر مهریه
مهریه از جمله حقوق مالی زوجه است که به محض انعقاد عقد نکاح بدون هیچ شرطی به وی تعلق می گیرد. به موجب ماده 1082 قانون مدنی به محض انعقاد عقد نکاح زن مالک مهریه شده و می تواند هر تصرفی در آن نماید. بنابراین، هیچ محدودیتی برای زوجه در خصوص مطالبه مهریه وجود ندارد. با این حال، در عرف جامعه در اغلب موارد مطالبه مهریه اختصاص به زمان جدایی زوجین دارد.
بسیاری از افراد تصور می کنند که دریافت حکم الزام به تمکین زوجه از دادگاه و اثبات نشوز زوجه به وسیله آن مانع استحقاق زوجه به دریافت مهریه می شود. این تصور، تصوری اشتباه و خلاف حکم قانون و رویه قضایی می باشد. همانطور که پیش تر اشاره شد، مطالبه مهریه نیازمند وجود هیچ شرطی نیست و زوجه هر زمانی، حتی در صورت اثبات نشوز، نیز می تواند مهریه خود را مطالبه و دریافت نماید.
اثبات نشوز زوجه صرفاً مانع استحقاق وی نسبت به دریافت نفقه و اجرای شرط تنصیف اموال در صورت طرح درخواست طلاق از سوی زوج می شود و تأثیری بر استحقاق زوجه نسبت به مطالبه و دریافت مهریه ندارد.
تأثیر طرح دعوای الزام به تمکین زوجه بر دریافت اذن ازدواج مجدد
یکی از آثار اثبات عدم تمکین و نشوز زوجه که پیش تر نیز اشاره شد، اعطای اذن ازدواج مجدد به شوهر از طرف دادگاه است. چنانچه زوج با اثبات عدم تمکین همسرش در دادگاه موفق به دریافت اذن ازدواج مجدد شده و اقدام به ازدواج مجدد نماید، زوجه نمی تواند بعدها نسبت به این موضوع شکایت و اعتراضی نماید.
یکی از شروط ضمن عقد که ممکن است در اسناد رسمی ازدواج درج شود، اعطای وکالت در طلاق به زوجه در صورت ازدواج مجدد زوج است. این شرط زمانی قابل اعمال است که ازدواج مجدد زوج بدون رضایت زوجه یا اذن دادگاه انجام شده باشد. اما زمانی که زوج با اثبات نشوز زوجه و پس از دریافت اذن ازدواج مجدد از دادگاه اقدام به ازدواج با خانم دیگری نماید، همسر اول نمی تواند خواستار اعمال شرط ضمن عقد و دریافت وکالت در طلاق به استناد ازدواج مجدد زوج شود.
تأثیر طرح دعوای الزام به تمکین زوجه بر حضانت فرزند
حضانت عبارت است از وظیفه نگهداری و مراقبت از فرزندان. این موضوع حق و تکلیفی است که بر عهده والدین قرار دارد. در واقع، می توان گفت که حضانت رابطه والدین و فرزندان را شامل می شود. در مقابل، موضوع تمکین یا عدم تمکین زوجه صرفاً در دایره روابط زوجین موضوعیت داشته و هیچ فرد دیگری، حتی فرزندان، نسبت به این موضوع ذی نفع به شمار نمی آیند.
بنابراین، مسئله حضانت فرزند و تمکین زوجه دو مسئله کاملاً مجزا و غیرمرتبط شناخته می شوند. پس اگر زوج موفق به دریافت حکم الزام به تمکین زوجه و اثبات نشوز وی شده و بعدها از یکدیگر جدا شوند، این موضوع دلیل موجهی برای سلب حضانت فرزند از مادر شناخته نمی شود. بلکه دادگاه موظف است تا مطابق قوانین و مقررات مربوط به حضانت با در نظر گرفتن سن فرزند نسبت به آن تعیین تکلیف نماید.
نمونه دادخواست الزام به تمکین زوجه
مشخصات خواهان (زوج): ……………..
مشخصات خوانده (زوجه): ……………….
اطلاعات وکیل [در صورت حضور]: ………………….
خواسته: صدور حکم مبنی بر الزام زوجه به تمکین از زوج
دلایل و ضمائم:
- اسناد و مدارک هویتی
- اصل و رونوشت سند ازدواج
- سند مالکیت منزل
شرح خواسته:
ریاست محترم دادگاه خانواده شهرستان ……………
با سلام و احترام
اینجانب ………….. فرزند ……… به شماره شناسنامه …….. به موجب سند ازدواج شماره ……. که ضمیمه دادخواست شده است در تاریخ ……….. با خوانده محترم سرکار خانم ……………. عقد ازدواج دائم منعقد نموده و از تاریخ ………. نیز زندگی مشترک خود را آغاز نموده ایم.
با این حال، پس از گذشت …… ماه از شروع زندگی مشترک، خوانده محترم بدون وجود هیچ گونه دلیل موجهی از تاریخ ……… منزل مشترک را ترک و در منزل پدری خود سکونت گزیده است. این در حالی است که سابق بر این، خوانده محترم همواره وظایف و تکالیف خود را در زندگی مشترک به نحو احسن ایفاء می نمود. علاوه بر این، اینجانب نیز پیش تر منزلی به نشانی ……………….. با کلیه اسباب و لوازم لازم برای زندگی تهیه نموده ام که سند مالکیت آن ضمیمه دادخواست شده است.
فلذا نظر به مراثب فوق، از دادگاه محترم تقاضای رسیدگی به موضوع و صدور حکم الزام زوجه به تمکین و بازگشت به منزل مشترک را دارم.
با تشکر و تجدید احترام
نام و امضای خواهان
تاریخ
نقش وکیل در دعوای الزام به تمکین زوجه
هر زن و شوهری در طول زندگی مشترک خود ممکن است با اختلافات بسیاری روبه رو شوند. گاه دامنه این اختلافات به میزانی می رسد که موجب طرح دعاوی خانوادگی در دادگاه ها می شود. دعوای الزام به تمکین زوجه از جمله این دعاوی به شمار می رود.
چنانچه زوجه بدون علت موجه منزل مشترک را ترک کرده و از تمکین امتناع نماید، زوج می تواند از طریق قضایی و با طرح دعوای الزام به تمکین زوجه همسرش را با کمترین درگیری و اختلاف به زندگی بازگرداند. طرح این دعوا، نیازمند آشنایی با شرایط و ضوابط آن است. به همین خاطر، بهتر است که زوج پیش از انجام هر اقدامی با یک وکیل متخصص در این خصوص مشورت نماید.
سپس می تواند با کمک و راهنمایی وکیل متخصص مراحل قانونی لازم برای طرح دعوای الزام به تمکین زوجه را دنبال نماید. یک وکیل متخصص در تمام مراحل ارسال اظهارنامه، تهیه دادخواست و ثبت آن، فرایند رسیدگی به پرونده، صدور حکم و اجرای آن موکل خود را همراهی می نماید تا موفق به دریافت و اجرای حکم مورد نظر خود شود.
برای آشنایی با رویه قضایی مربوط به دعوای الزام به تمکین زوجه می توانید نمونه آرای مربوطه را از اینجا مشاهده و مطالعه نمایید.
سخن نهایی
تمکین به معنای پذیرش ریاست مرد بر خانواده از جمله تکالیفی است که با انعقاد عقد نکاح بر عهده زوجه قرار می گیرد. منظور از تمکین این است زوجه به امور منزل رسیدگی کرده، از فرزندان نگهداری نماید، در امور مربوطه با همسرش همکاری نماید، از برقراری رابطه زناشویی با همسرش اجتناب ننماید و در یک کلام، با همسرش در منزل مشترک سکونت داشته باشد.
چنانچه زوجه بدون وجود علت موجه از تمکین امتناع کرده و منزل مشترک را ترک نماید، زوج می تواند الزام به تمکین زوجه را از دادگاه خانواده خواسته و تقاضای بازگشت همسرش به زندگی مشترک را نماید. به این منظور، زوج نخست بایستی اقدام به اراسال اظهارنامه رسمی به همسرش کرده و در صورت عدم توجه به اظهارنامه ارسالی، به ترتیب بیان شده اقدام به طرح دعوای الزام به تمکین زوجه نماید.
صدور حکم الزام به تمکین زوجه در دادگاه و عدم اجرای این حکم توسط زوجه آثار بسیاری را به دنبال دارد. همانطور که بیان شد، این مسئله باعث محرومیت زوجه از برخی از حقوق مالی خود چون نفقه و تنصیف اموال می شود. در مقابل، زوج با دریافت این حکم می تواند فرایند طلاق زوجه یا دریافت مجوز ازدواج مجدد را به سادگی دنبال نماید.
وکیل سوال – مرجع تخصصی مشاوره و خدمات حقوقی
وکیل سوال یک پلتفرم تخصصی در حوزه مشاوره و خدمات حقوقی است که تحت مدیریت خانم ام البنین تنکابنی رضایی فعالیت می کند. هدف ما ارائه اطلاعات حقوقی دقیق و ارائه خدمات تخصصی وکالت در زمینه های مختلف، از جمله دعاوی کیفری و حقوقی، امور قراردادی، جرایم سایبری، دعاوی ارزی و مالی، وکالت در امور ثبتی و ملکی است.
اگر به دنبال تنظیم وکالت نامه ای جامع و بی نقص هستید، وکیل سوال با دانش تخصصی و تجربه حقوقی گسترده، همراه شما خواهد بود.
همین حالا مشاوره بگیرید و وکالت نامه ای مطمئن تنظیم کنید!